شمال و جنگل و کلبه فراهم کردنش با من
حریرِ سبزِ شالی خیسِ نم نم کردنش با من
گُلِ رنگین کمان در انتهایِ کوچه باغِ ابر
به استقبالِ تو سر تا کمر خم کردنش با من
اگر سردت شده روشن کن آغوشِ اجاقم را
برایِ شعله ای بوسه مصمم کردنش با من
عجب قندِ سمرقندی، عجب چایِ بخارایی
بیا مهمانِ حافظ شو، غزل دم کردنش با من
بزن لبخند در آیینه تا از شب بیاویزم
خودت ماهم شوی از ماه، رو کم کردنش با من
برقص و دره عرفان من...Erfane Man...
ما را در سایت عرفان من...Erfane Man دنبال می کنید
برچسب : شمال,جنگل,کلبه,فراهم,کردنش,شهراد,میدرى, نویسنده : 9rahnikf بازدید : 160 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 18:23